تحجر به چه معناست؟ آیا ماندن بر سر آیات قرآن کریم، روایات و احکام الهی، به ویژه در امر قضا و حقوق کیفری (حقوق جزا) تحجر است؟ + صوت (11:19 دقیقه)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
رویکرد به اسلام، قرآن مجید، آموزههای اهل عصمت علیهم السلام و احکام الهی، «ماندن» ندارد و سبب پویایی و رشد میشود، اما رویکرد به کفر، در جا زدن در فرهنگ جاهلی میباشد! مطالعات نشان میدهد که جهانبینی، فرهنگ و رفتار کفار امروز، با کفار چند هزار پیش، هیچ تفاوتی ندارد؛ نه حرف تازهای دارند و نه عملکرد جدیدی و فقط ابزارشان تغییر یافته و پیشرفته شده است!
دقت، تأمل و تفکر نمایید که چرا «تحجر»، در مقابل آیات قرآن مجید، روایات و احکام الهی مطرح شده و در مقابل کفر، شرک، جهل و تعصبات جاهلی مطرح نشده است؟! چرا که میخواهند در پوشش پرسش، القا کنند که رویکرد به خدا، قرآن مجید، اسلام و احکام، تحجر است!
آیا خداشناسی، خداباوری، معاد شناسی، آخرت گرایی، اسلام شناسی و قرآن شناسی، تحجر است، اما کفر و شرک که سابقهاش دیرینهتر از خلقت بشر است و به ابلیس لعین و تکبرش میرسد، تحجر نیست؟!
«تحجر» از ریشه «حجر»، به معنای «سنگ شدن» است، یعنی آدمی به واسطۀ جهل و تعصباتش، در یک موضع بماند، بر علم، دانش و بصیرت خود نیفزاید، حرکتی رو به رشد نداشته باشد و همچون سنگی شود که نه قطره آبی به آن نفوذ میکند و نه رطوبت یا گیاهی از آن خارج میشود! لذا نه تنها اختصاصی به اسلام و احکام اسلامی ندارد، بلکه آن که در کفر و شرک خود، و اندیشههای باطل خود پافشاری میکند، متحجر میباشد که البته به قساوت قلب نیز مبتلا میشود؛ چنان که بنی اسرائیل فرمود:
- سپس دلهای شما بعد از اين جريان سخت شد، همچون سنگ، يا سختتر! چرا كه پارهای از سنگها میشكافد و از آن نهرها جاری میشود، و پارهای از آنها شكاف بر میدارد و آب از آن تراوش میكند، و پارهای از خوف خدا (از فراز كوه) به زير میافتد (اما دلهای شما نه از خوف خدا میطپد و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است) و خداوند از اعمال شما غافل نيست.
انسان، مجموعهای از تمام عالَم خلقت میباشد، لذا زندگی جمادی، نباتی، حیوانی و انسانی دارد؛ برخی در همان عالَم جمادی میمانند و دلشان سنگ میشود - برخی دیگر از آن عالم عبور کرده و به عالَم نباتی گام میگذارند و تمام حواسشان متوجه بدن و جلوههایش [چاقی، لاغری، تقویت عضلات، آرایش مو، زیبایی اندام و ...] میشود -
برخی دیگر از این مرحله نیز عبور میکنند و به عالَم حیوانی گام میگذارند، اما در همین عالم [نفس حیوانی] متوقف میشوند و با تداوم و اصرار بر زندگی حیوانی، از چهارپایان نیز گمراهتر میشوند، چرا که چشم و گوش و قلب آنها، هیچ فایدۀ انسانی ندارد:
- در حقيقت بسيارى از جنيان و آدميان را براى دوزخ آفريدهايم [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمىكنند و چشمانى دارند كه با آنها نمىبينند و گوشهايى دارند كه با آنها نمىشنوند! آنان همانند چهارپايان بلكه گمراهترند [آرى] آنها همان غافل ماندگانند.
اما، برخی از حیات حیوانی نیز عبور میکنند و به عالَم انسانی وارد میشوند و در این عالَم، مراتب وجودی خود را که حدّی ندارد، ارتقا میبخشند و مقرب میگردند.
آیت الله حائری شیرازی، رحمة الله علیه:
«انسان در سیر و سفرش به سوی مقصدِ خود، از منازلی باید عبور کند و مراحلی را باید بپیماید؛ این مراحل نه محل تفریح و تفرجاند و نه محل توقف و ایستادن؛ بلکه لازم است این کاروان از این منازل عبور کند و یکی را پس از دیگری پشت سر بگذارد و در هر منزلی، نیازمندیها و احتیاجاتش را برآورد و به سمت منزل دیگر به راه افتد.
بعضی انسانها، وقتی به این منازل میرسند، از آب و هوا و وضع موجود در آنها خوششان آمده و همان جا را مقصد نهایی گمان برده، در همان جا متوقف میشوند و در نتیجه، هم از بقیۀ سفر و سیر در منازل دیگر بازمی مانند و هم مقصد نهایی و غایت و پایان را از دست میدهند و از برکت رسیدن به مقصد، محروم میگردند!» (کتاب تحجرگرایی، ص 89 و 90) - حتماً بخوانید.
از اینرو، به کسانی که در همان مرحلۀ نخستین، یعنی حیات جمادی ماندهاند، «متحجر» میگویند که شقیترین کفار را شامل میگردد که دلهایشان نسبت به حق و انسانیت، همچون سنگ، سخت (شقی) شده است.
احکام
احکام در اسلام، همان حقوق است که باید مبتنی بر علم و حکمت باشد؛ نه رأی اکثریت قدرت!
آیا میشود بدون شناخت مبدأ فاعلی، هدف غایی، انسان، جهان، طبیعت و آخرت، برای انسان یا هر موجود دیگری «حق و حقوق» وضع نموده و بایدها و نبایدهایش در زندگی فردی و اجتماعی را تعیین نمود؟!
*- احکام در اسلام، تمامی امور و کارها را شامل میشود، چه شده که فقط بر حقوق کیفری تأکید دارند؛ آیا هجمه علیه حجاب تمام شد و نوبت به هجمه علیه حقوق در اسلام، به ویژه حقوق کیفری رسیده است؟!
*- «تحجر» آن است که عدهای مستکبر در نظام سلطه بگویند: «احکام الهی را قبول نداریم و حقوق انسان، آن است که ما وضع و ابلاغ میکنیم!»
بنابراین، اگر کسی بر تعصبات جاهلی خود اصرار ورزید و گفت: «من با کلام خدا، رهنمودهای پیامبر خدا و امامان علیهم السلام کاری ندارم؛ بلکه آن چه قدرتهای طاغوتی میگویند و میخواهند برایم حجّت است؛ فقط راهی که آنان نشان میدهند را برمی گزینم؛ سعادت را در جلب رضایت آنان میبینم و از هوای نفس خودم و دیگران تبعیت میکنم، میشود متحجر»؛ و البته اگر کسی بدون هیچ علم و آگاهی، فقط نام اسلام را یدک بکشد، همانند اخباریون یا سلفیها، به ناحق بر اصول و فروعی تعصب ورزد؛ او نیز «متحجر» است؛ اما تحجر در میان به اصطلاح متجددها و روشنفکران، به ویژه در مخالفت با دین خدا و اسلام، به مراتب بیشتر و شدیدتر میباشد. آیا اکنون، امریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم غاصب اسرائیل نماد «متحجر» میباشند، یا مسلمانان ایران، فلسطین، لبنان، یمن و ... ؟!
چرا در احکام، تقید به حجاب را «تحجر» مینامند، اما تعصب بر بدحجابی، که یک رویکرد جاهلیت است را «تحجر» نمینامند و نامش را تجدد و روشنفکری میگذارند؟! به چه دلیلی، تقید شدید به نماز «تحجر» است، اما قطع ارتباط با خداوند سبحان و بندگی هوای نفس، «تحجر» نیست؟! آیا ارتباط جنسی زن و مرد در چارچوب ازدواج «تحجر» است و زنا، بیبندباری، فساد، فحشا، تجاوز به افراد و حقوق فردی و اجتماعی دیگران «تحجر» نیست؟! کدام روشنفکرانهتر است؟! و همینطور است رویکرد متحجرینِ جاهل و متعصب، نسبت به سایر احکام إلهی، به ویژه حقوق مدنی، کیفری یا جزایی، حقوق تجارت و حقوق بین الملل.
امام خامنهای:
*- «بنده طرفدار تحجر نیستم؛ طرفدار نوگرایی هستم. نوگرایی در روشهاست. ممکن است روشها تغییر پیدا کند؛ اما با تغییر روشها، اصول تغییر پیدا نمیکند و خودش را آشکار نشان میدهد. روشی که به عنوان نوگرایی رو میآید و انسان میبیند اصول گم شد، باید بفهمد که آن روش، غلط است. تاکتیکی که ما را از استراتژی دور میکند، پیداست که غلط است.» (10/03/1383)
مشارکت و همافزایی -لطفاً این پرسش و پاسخ را در راستای «جهاد تبیین»، برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.